“خدا مرده است.”
– نیچه، ۱۸۸۵
“نیچه مرده است.”
– خدا، ۱۹۰۰
(یک متن متداول برای گرفیتیها،تیشرتها و برچسبهای سپر ماشین)
سال ۱۸۸۵ وقتی فیلسوف معروف، فردریش نیچه، بیانیهی معروفش را مبنی بر این که خداوند مرده است، ارائه داد، در اصل منظورش این بود که خدا به هیچ عنوان وجود واقعی ندارد. مثل بقیهی متفکران منطقگرای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم -که فراوانند و در این مقال نمیگنجند- نیچه خدا را تنها به عنوان باقیماندهای از گذشتهی غیرعلمی میدانست که به زودی بشر آن را پشت سر میگذارد.
با این همه، حالا بعد از گذشت حدود یک و نیم قرن، با وجود تمام پیشرفتهای علمی و تکنولوژیک، وقتی به اطراف نگاه میکنیم هنوز شاهد حضور مذهب و معنویت در تمام جوامع و فرهنگهای بشری هستیم. اما چرا؟
چرا با وجود حضور گستردهی علم و رسوخ در زندگی فردی و اجتماعی نوع بشر، باورهای مذهبی در فرهنگها واپسرانده نشدهاند؟
اندرو نیوبرگ، عصبشناس آمریکایی، به همراه همکار فقیدش -که نیوبرگ گاه و بیگاه در کتاب به طرز دوستانهای با نام کوچکش، اوگن، از او یاد میکند- رابطهی میان تجربهی مذهبی و کارکرد مغز را بررسی کردهاند.
کتابِ “چرا خدا هرگز نمیمیرد” خوشخوانتر و سادهتر از چیزی است که در نگاه اول به نظر میرسد، و علاوه بر این گزارشگر نیست، بلکه روایتگر است. حکم صادر نمیکند، بلکه فرضیه پیشنهاد میدهد. جالبیش اینجاست که این کتاب عملاً درمورد هر چیزی است که به ذهنتان برسد؛ از توضیحات سادهی نوروآناتومی و نوروفیزیولوژی بگیر، تا بررسی اسطوره و مناسک مذهبی، تکامل مغز و آگاهی، روانشناسی باور، عرفان و دانشِ ذهن.
از نکات منفی کتاب هم میتوانم به ترجمه اشاره کنم. ترجمهی کتاب خیلی بهتر میبود اگر مترجم متخصص بود. مترجم احاطهی کافی بر الفاظ علمی بهکار رفته در حیطهی نوروساینس را ندارد و این موضوع به خوبی در خوانش کتاب حس میشود.
در آخر، کتاب “چرا خدا هرگز نمیمیرد” کتابی نیست که بتوانید با کمکش مقالهی علمی بنویسید، اما جزو معدود کتابهایی است که در حیطهی خداشناسی عصبی و بیولوژی باور ترجمه شدهاند. پاسخ قطعی سوالات شما درمورد آفرینش را نمیدهد، ولی کمی جاده را هموارتر میکند، اگر، و فقط اگر، درون مغز خود به دنبال خدا میگردید.
ما معتقدیم که قدرت قابل توجه مذهب، در چیزی سادهتر، عمیقتر و سالمتر از عدم پذیرش ذهن ضعیف یا وابستگی روانشناسی محض، ریشه دارد. بنابرشواهد، عمیقترین ریشههای مذهب براساس تجربهی عرفانی است و دلیل اصرار مذهبها این است که اتصالهای مغز بشر ادامه مییابد تا این که زنجیرهای از تجربههای یگانگی را برای بشر فراهم سازد؛ که معمولاٌ به عنوان ضمانتهایی بر وجود خداوند تفسیر میشوند. همانطور که دیدهایم، احتمالی وجود ندارد که سازوکار نورولوژیک تعالی، به طور خاص، برای دلیلهای معنوی رشد کردهباشد. با این حال معتقدیم که تکامل، این سازوکار را برگزیده و از تواناییهای مذهبی مغز سود بردهاست، زیرا باورها و رفتارهای مذهبی ما، علمی و دقیق هستند.
مشخصات کتاب
نام: چرا خدا هرگز نمیمیرد
نویسندگان: اندرو بی. نیوبرگ و اوگن دآکوئیلی
مترجم: فرناز کامیار
نشر هورمزد
شمارهی کتابشناسی ملی: ۳۴۴۱۷۷۶